خلقت انسان و حیوان
جلسه هجدهم – خلقت انسان و حیوان

خلقت دوم: حیوانات

در زمان حضرت نوح (ع) وقتی کل زمین را آب فراگرفت، حضرت از هر نوع حیوان یک جفت را در کشتی گذاشت تا نسل آنها منقرض نشود.

حیوانات یک مزاج اولیه دارند و یک مزاج منطقه ای پیدا میکنند.

مثال: مزاج مار گرم است ولی یک مار جعفری که در کرمان است، اگر به رشت منتقل شود دیگر آن زهر کاری را ندارد.

یک گوسفند که در ارتفاعات سهند و سبلان تغذیه میکند در مقایسه با گوسفند داخل اصطبل، مزه های کاملا متفاوتی دارد.

دلیل زیاد شدن موهای زائد خانمها در جامعه امرو، هورمونهای تزریقی به مرغها است.

هر حیوانی را که بخوریم اخلاق آن حیوان به ما منتقل میشود. مثلا اگر مرغ زیاد بخوریم ریزبین میشویم (مرغ محلی). جستجوگریهای بیهوده را اخلاق مرغانه میگویند. در روایات داریم مانند خروس باشید (غیرتمند است، تسبیح خداوند را به موقع میگوید و عیال دوست است). پس خروس بخورید. خوک برخلاف همه حیوانات زوجهای متعدد میپذیرد. مصرف گوشت خوک همیت انسانی را ازبین میبرد.

نتیجه گیری کلی :

هر رفتاری در انسان تابع غذای اوست.

خلقت سوم : انسان


حیوانات واسطه بهره مندی ما از طبیعت است. پس اگر از حیوانات عالمانه استفاده کنیم، از طبیعت فراگیر استفاده کرده ایم.

مثال : گنجشک، دانه ها را در طبیعت گزینش کرده و بهترین آن را میخورد. این با گنجشکی که در قفس است و به او دانه داده میشود بسیار متفاوت است. پس تفاوت یک گوشت طبیعی با غیر طبیعی بسیار زیاد است.

خلقت انسان به گونه ای که شرح دادیم در جلسات گذشته شکل گرفت. انسان برتر از مجموعه مخلوقات است، چرا ؟؟؟؟

زیرا بقیه مخلوقات آسمانی تک عنصری هستند. ملائکه و جن از آتش اند، مخلوقات زمینی (گیاهان و حیوانات) یک مزاج یا دو مزاج یا سه مزاجه اند.

مثلا مورچه تبلور سودا دارد. زنبور تبلور صفرا دارد. شیر فقط تبلور دم دارد.

انسان از نظر طبیعی دارای چهار مزاج است، بنابراین دارای برتری طبیعی است. از نظر معنوی هم از روح الهی برخوردار است . پس ازنظر معنوی هم برتر است.

از بدن آدم (خلق اول) مخلوقی خلق کرد که شد “حوا” . حضرت آدم یک شخصیت معتدل کامل بود، حضرت حوا از سردی آدم گرفته شد. لذا انسان معتدل میشود.

مونث شد سرد و مذکر شد گرم. لذا مزاج جنس مشخص شد. البته همه مردان گرم و همه زنان سرد مطلق هم نیستند. از برایند اثر نطفه مرد و زن، بچه پدید می آید.

چگونگی شکل گیری نطفه در بدن مادر مانند چگونگی شکل گیری بذر در زمین است. بذر زمین را به طبع خود برمیگرداند. اگر بذر گرم باشد در هر زمینی محصول گرم میدهد و اگر سرد باشد محصول سرد میدهد.

نطفه گرم ……..فرزند پسر
نطفه سرد …….. فرزند دختر

از نظر دیگر بذر ،مزاج زمین را نیز به مزاج خود برمیگرداند. در بدن مادر، زمین کشتزار، رحم است. لذا رحم به مزاج طفل برمیگردد.

مثال : مادر تا دیروز ترشی دوست بوده ( چون گرم مزاج بوده) ولی از زمانی که باردار شده فقط شیرینی دوست دارد ( چون بچه دختر است و سرد ) و بالعکس. چهره هم متاثر میشود. یک زن لاغر و باریک اندام به محض باردار شدن پف میکند. چرا ؟
چون حملش مونث است .گاهی به ندرت تشخیص اشتباه میشود .زیرا گرمی و سردی نسبی است و ما دختر گرم و پسر سرد هم داریم . ممکن است در مزاج ظاهر اشتباه کنیم اما نبض اشتباه نمیکند. نبض گرم تند و نبض سرد کند میزند.
مثلا اگر پدر و مادری هردو گرم باشند ،رحم مادر گرم است ولی ممکن است بچه دختری شود که او هم گرم باشد (نادر است). پس مزاج حامل به مزاج حمل برمیگردد .

ممکن است تن مادر گرم باشد ولی مزاج رحم سرد باشد و بالعکس .

ممکن است مزاج رحم آنقدر گرم باشد که نطفه را بسوزاند ← ناباروری
ممکن است مزاج رحم آنقدر سرد باشد که نطفه را منجمد کند ← ناباروری

مطلوب ترین مزاج رحم ، مزاج معتدل رحم است . (هم دخترزا و هم پسرزا). اگر نطفه مقداری گرم شود پسر میشود و اگر مقداری سرد شود دختر میشود.

منبع: طب سنتی به روش دکتر خیراندیش